- ۰۳ اسفند ۹۶ ، ۱۷:۳۵
حضرت امیرالمومنین(علیه السلام ) به کمیل می فرمایند : " هر وقت از چیزی ترسیدی، بگو: لا حول ولا قوة الا بالله"
چقدر این فرمایش زیباست! این یعنی باور کن که هیچ برگی هم بدون اذن خدا از درخت جدا نمی شود! همه چیز به اذن الله است . این شناخت خداست.
اشعار سهیلی دارای اهمیت زیادی است که ابن فهد آنها را درکتابش آورده است؛ او میگوید:
"مالی سوی فقری الیک وسیلة
فبالافتقارالیک فقری ادفع"
"برای من وسیله ای بسوی تو، جز فقر و نیازم نیست، پس با همین فقر و نیازم بسوی تو، فقر و نیازم را دفع میکنم"
یعنی همین که میدانم هیچ ندارم، با همین، فقر ونیازم را دفع میکنم. وقتی دعا میکنیم باید باور کنیم که هیچ چیز از خود نداریم. این شناخت خداست.
.
استاد فاطمی نیا:
عزیزان حیفتان نمی آید مادرها را اذیت کنید؟!
سید رضی (ره) صاحب نهج البلاغه پس از وفات مادرش فرمود: " پس ازاین با کدام دست بلاها را رد کنم؟!"
دست مادر که بالا میرود و دعایتان میکند ، بلاها از شما دفع میشود.
حیف نیست بر سر مسائل جزئی مادرها را می رنجانید...
از خدا بخواهیم به ما
یقین بدهد
از خدا یقین و ایمان بخواهید. زید بن حارثه حال نداشت و به ستون مسجد
تکیه داده و نشسته بود. حضرت فرمودند: «یازید کَیفَ أصبَحتَ؟» "چگونه صبح
کردی؟" عرض کرد:«أصبَحتُ موقناً» صبح کردم در حال یقین. حضرت فرمودند:
"هر چیزی نشانه ای دارد، نشانه یقین تو چیست؟" زید عرض کرد: "نشانه
یقین من این است که شب ها از یقین خوابم نمی برد. صدای غرّش آتش جهنم را می شنوم و
نعمت های بهشت را هم می بینم"
حال ما خیلی جالب است،
وقتی سرمان را روی متکا می گذاریم، عالم را آب ببرد، ما را خواب می برد. صبح هم بعضی ها را باید با منجنیق برای
نماز صبح بیدار کرد. این به خاطر این است که ایمان و یقین نداریم.
کسی که نماز صبح، حتی نماز شبش قضا شود، ایمان ندارد. آیت الله حسن زاده آملی در
کتاب الهی نامه خود می گوید:
هر که سحر ندارد از
خود خبر ندارد
یعنی خودش را نشناخته و
نمی داند کیست.
برای دلتان درب بسازید
چقدر خوب است که انسان طالب موعظه باشد یا کسی آدم را موعظه کند. وقتی خدمت عالم بزرگ و نورانی می رسید، تقاضای موعظه کنید.
نجاری خدمت آیت الله اراکی رسید و تقاضای موعظه کرد. آقا فرمودند: "چه کاره ای؟" گفت: "نجارم". فرمودند:"برای دلت درب ساخته ای؟ اگر برای دلت درب نساختی، یک درب برای دلت بساز که غیر خدا به دلت راه پیدا نکند."
ما پیرمردها دیگر دلی برایمان نمانده، خوش به حال شما جوان ها! شما الان می توانید برای دلتان درب بسازید، درب آهنی ای بسازید که کسی نتواند وارد دل شما شود. کسانی که سن شان بالا رفته، دیگر زمین دلشان خراب است، البته نه کسانی که خوب هستند و هدایت شدند، آنهایی که هدایت نشدند و شیطان پیشانی آنها را بوسیده است.
چون در روایت است آنهایی که چهل سال عمر کرده اند ولی با خدا ارتباطی برقرار نکرده اند، شیطان پیشانی شان را می بوسد و می گوید: "تو دیگر هدایت نمی شوی"
تا چهل سال امید است که انسان آدم شود، اگر چهل سال بگذرد هر چه به او بگویند مثل این است که به دیوار گفته اند و اثری ندارد. تا جوان هستید، نگذارید دلتان خراب شود.
اگر انسان واقعاً اهل شنیدن موعظه باشد، تمام در و دیوار او را موعظه می کنند.
* عمر شما در اثر خدمت به مردم زیاد میشود.
* دور شدن از بندگى خدا، آغاز مشکلات انسان است.
* سرمایهی اصلى استجابت دعا، اعتقاد است.
* ابتداى سفر الى الله سحرخیزى است.
* باید نفس اَمّاره را با بیدارى شب و نماز اول وقت کنترل کنید.
* اگر در زندگیتان شکافهایی هست، دلیل آن این است که از بندگى تان براى خداى متعال کم گذاشته اید.