خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی...
دست و دلم نمی رود که مقدمه بنویسم و آرایه و قافیه و ردیف ببافم...اصلن به مقدمه چه حاجت وقتی از هر کجا شروع کنم ابتدا و انتهایش تویی...
برایت جشن تولد گرفته ایم..بزمی که هستی ولی نیستی...نمی داتم چرا به نیمه ی شعبان که می رسیم دلم روضه خواندش می گیرد، آنقدر که حسینیه ای می شود که فقط جای یک محتشم در آن خالی ست...
مولا...! بس است دیگر ... برگرد...خسته شده ایم، دست و پا شکسته شده ایم... راه به جایی که نمی بریم هیچ، راه را برای دیگران به سمت یمین و یسار هموار می کنیم...بیا که صراط مستقیم تویی...
بیا که آنقدر وضعمان خراب است که ضربدرهای جلوی اِسممان سر به فلک کشیده...
بیا و این ندبه خواندمان را تعطیل کن که نه تنها آمدنت را نزدیک نمی کند که بعیدترش هم می کند ، وقتی که دلهامان منتظرنما شده است...بیا قبل از اینکه سقیفه ها را برایت برپا کنیم...
بس است پدر ...ما فرزندان خطاکار توییم که به پدری ات محتاجیم...
بیا که دوای این دل های مرض گرفته دست توست...حال چه توفیری می کند که من درس طب بخوانم وقتی که هنوز دوای درد دل خودم را نخواستم... بیا که طبیب این دل آفت زده توئی... بیا که ملخ های گناه بدجور به قلبمان حمله کرده...
برگرد مولا که آنقدر بچگی کردیم وزمین خوردیم که نه تنها راه رفتن یاد نگرفیتم که راه رفتن هم از یادمان رفته...
بیا این دلهای نامرغوب ما را مرغوب کن که اینجا دیگر خبری از طرح تعویض دلهای فرسوده نیست...
" بیا که از همه ی ضمیرهای دنیا خسته شده ایم... دلمان هوای سوم شخص غائب کرده..." بیا ما را از این متکلم وحده بودن رها کن...بیا "من" را "ما" کن ...
بیا که از مع الغیر بودن هم خسته شده ایم...
بیا که آنقدر دل مرده شده ایم که هیچ مسیحی را یارای زنده کردن مجدد ما نیست...
خودت دعا بکن ای نازنین که برگردی...دعاهای ما از جنس خودمان بدجنس است...دعاهایمان به سقف اتاقمان هم نمی رسد...بیا که گناهانمان تحبس الدعایمان کرده...که تو هم حبس شدی به واسطه ی ما....
مولا...!
از ما دلگیر مشو اگر فقط جمعه ها کمی یادت می کنیم...چه کنیم وقتی چشم و گوشهایمان خوابشان برده و صدا و سیمایی از تو ندارند...البته این صدا و سیما حسابی جبران می کند...آنقدر با معرفت است که برای اینکه زیاد جای خالی تو احساس نشود و ما بیشتر از این غصه نخوریم سرمان را گرم می کند با کِرِم حلزون و برنج دانه بلند محسن و حمید و تبرک...
بس است مولا...!
ما هم از دست خودمان خسته شده ایم...
بیا ما را از دست خودمان نجات بده...
- ۹۲/۰۴/۰۳