باز آی و دل تنگ مرا مونس جان باش...
سلام
نمی دانم الان دقیقن کجا هستی؟ولی حتمن در همان حوالی به سر می بری...می دانم که خیلی هم دلتنگی...هرچه که باشد حتمن دلتنگ صداهایی هستی که دیروز با ناله صدایت می زدند و امروز صدایشان قطع شده و صد البته که صدایشان را قطع کردند...
درد دارد یاداوری آن لحظه ای که حاجیان زیر دست و پا صدایت میزدند و دانه به دانه جان می دادند...
می بینی آقا !
این قوم اصلن حلال و حرام سرشان نمی شود..
می بینی آقا این قوم همه ی دوازده ماهشان حلال است ...
می بینی آقا این قوم هنوز فرق بین نوع قربانی را نمی فهمند...
می بینی آقا این قوم جای احساس،قلبشان گودال نیزه هاست...
می بینی آقا بستن راه از علایق این قوم است...
اقا نمی دانم حال روحی ات چگونه است ولی برای دل مضطرت امن یجیب خواندیم
شیعیانت را کشتند به همین راحتی...ملتی را به سوگ نشاندند به همین راحتی...کودکی را یتیم کردند به همین راحتی...زنی را بیوه کردند به همین راحتی....
اقا بس است...
کاری کن
مگر این دل چقدر طاقت دارد..
این دل هوای نفس کشیدن ندارد...
بیا نجاتمان بده...
هوای جهان سرد است...
الا که راز خدایی خدا کند که بیایی...
پ.ن...
با تمام وجود دعا می کنیم...اللهم عجل لولیک الفرج
لعن الله علی آل سعود...
- ۹۴/۰۷/۰۳